فکرش را بکن ...
من اینجا نباشم ، یک جااای خیلی دور باشم ...اون دور دورهااا
دور از این شهر و تمام تعلقاتش...
هزاران کیلومتر دورتر از این کاناپه ای که روی آن نشسته ام
فقط میتوانم به آن فکر کنم .
ما را چه به آن دوردورهاااا :/
من نمیدونم فلسفه بچه چیه !
اگه نباشه یه مشکل !
اگه باشه هزاااار و یک مشکل
شیرینی های خودشو داره ، سختیاشم داااره :/
حالا تکلیف ما چیه بچه بیاریم ، نیاریم !؟
شوهر نداشته مون بچه دوست داره ، نداره!؟ :)))))
شما وقتی بقیه خروپف میکنن خوابتون میبره؟
اینجا که یکی خروپف میکنه ، اون یکی جوابشو میده :/
مسابقه هم گذاشته بودن تا الان تموم بود
حیرون و سرگردون اومدم تو هال . اما صدا تا اینجا هم میاد .
تاااا الان من نخوابیدم بخاطر این صداهااا ...
این انصافانه اس ؟
بابا تو خواب گفت خدایا شکرت (!)
اینجا کسی عطسه کنه ، من سریع میام مینویسم
اینو گفتم که مراقب باشید (!) من کلا شبا بیدارم ببینم اینا تو خواب چی میگن :)))) بعد تصور کن یکی اسم عشقشو تو خواب بگه . منکه پول میگیرم تا حرف نزنم
دیشب خواب دیدم ابرو سمت چپم نیست ...
ترسیدم واقعا :( همینجوریشم ناراحتم چرا ابرو کمون نیستمبعد فکرررر کن ابرو نداشته باشم !
خب گریه میکنم حتما ... کار دیگه ای از دستم ساخته نیس آخه .
بعد یه چیز دیگم بگم ؟
بابام گاهی تو خواب یهو میگه : ها ؟؟؟
مامانمم که کلا شرطی شده وسط خوابش بیدار شه منو چک کنه ببینه بیدارم و گوشی دستمه یا نه!!!
خب اگه گوشی دستم بود اول دعوا میکنه بعد از مضرات گوشی میگه و بعد میگه خودتو کور کردی به فکر سلامتیت باش .بعد میره مودمو خاموش میکنه
بعد تازه مامانم از صدای خوروپف خودشم بیدار میشه :|
بعد تازه گاهی وقتا زورش میاد از اتاقش بیاد بیرون منو چک کنه.از همون تو اتاقش میگه بخوااااااب دیییییگه
.
.