” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

119-تولد

یادم بندازین فردا زنگ بزنم به رفیق شفیقم و تولدشو تبریک بگم ... من یادم میره ! 

الان دیدم اون یکی دوستم استوری گذاشته و تبریک گفته ، خدا خیرش بده وگرنه یادم میرفت آبروریزی میشد ... باور کنین چیزی به اسم تاریخ و ساعت و اینا برام بی معنیه ! رو همین حساب تاریخ تولد همه رو یادم میره . مثلا میدونم ابجیم ۲۳ مرداد تولدشه .. اما نمیدونم کی ۲۳ ام میشه :|||

حتی من نمیدونم امروز چند شنبه س . . . 

خلاصه اگه فردا یادم بره زنگ بزنم میام اینجا خون بپا میکنم .

حواستون باشه ..


نظرات 2 + ارسال نظر
فرانک سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 10:46 http://sadbargkhatereh.blogsky.com

عجب پرویی هستی تو!!!!
یه کاری میکنم یادت بره و بیای بهت بخندم....

هاهاها ..فعلا تو استوری اینستا عکسی گذاشتم . از کلاس برگرده بهش زنگ میزنم

13th سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 03:33 http://13th.blogsky.com

امروز سه شنبه 31 مرداد
خلاصه یادت نره که تولدشو تبریک بگی
احتمالا کلی ذوق میکنه

اره حتما همینطوره . ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد