” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

182-خوش خبری

از هفت صبحه بکوب بیدارم و هیچ توانی برام نمونده ‌.تموم بدنم درد میکنه .تنها خبر خوشی که امروز گرفتم این بود که خونواده مهناز یه خونه کرمان گرفتن .این یعنی چی؟ 

یعنی اینکه مهناز دیگه خوابگاه نمیاد .دیگه مارو بیدار نمیکنه.دیگه از کارای دیوانه کنندش خبری نیست. این از این.

بعد اینکه امروز دیدمش با یه قیافه فوق العاده داغان ! 

ماشالا به اون ابروهای پرشت و موهای صورت و سیبیل !

میگم چرا اصلاح نمیکنی میگه مامانم نمیذاره چون محرمه !

والا بالله امام حسین راضی نیس تو اینجوری بچرخی .. اگه امام حسین در زمان ما تو رو میدید ،خودش بهت پیشنهاد میداد بری آرایشگاه .اینکه میگم داغون بود از من بپذیرید . من پیازداغ چیزیو  زیاد نمیکنم .باشه؟ آفرین.

نظرات 3 + ارسال نظر
فرانک چهارشنبه 12 مهر 1396 ساعت 01:24 http://sadbargkhatereh.blogsky.com

خاک توسرت
مردم از خنده....
یعنی چی آخه؟؟؟
سیبیل؟؟؟؟
امام حسین خودش سیبیل نمیزاشته
البته فکر کنم....

به جان خودم ابروهاش مثه ابروهای جدٌم ، شهمراد شده بود ..سیبیلو نگم دیگه.

ن بابا داشته فکر کنم

beny20 سه‌شنبه 11 مهر 1396 ساعت 11:00 http://beny20.blogsky.com

بگو انگار شدی از یار های یزید بزن خودتو درست کن ـ اه ..
.
.
دیگه به احترام امام حسین همون از اربعین به بعد میرم :)

اگه امام حسین در دوران ما بود با پس گردنی میفرستادت کلاس =))

نون سین سه‌شنبه 11 مهر 1396 ساعت 10:30 http://free-like-a-bird.blogsky.com

سوالی که پیش میاد اینه که اگر مامانش نمیدیدش هم اصلاح نمیکرد؟؟؟

حتما ازش میپرسم .والا ما خجل میشیم کنارش راه میریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد