” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

خداحافظی

داشتم دستور کار آزمایشگاهو میخوندم دیدم گوشیم زنگ میخوره.میلاد بود .

زنگ زده بود باهم حرف بزنیم.حرف زدیم . یجاهایی سکوت میکردیم نمیدونسیم اینجور مواقع که جو سنگین میشه چی باید بهم بگیم.

گفت ازت خدافظی نمیکنم چون میبینمت ‌. میبینمت یه واژه ی مبهمه.دلم گرفت ... شاید سه سال دیگه ببینمش‌.

بغضی شدم .


یه مرور بکنم : میلاد اولین دوست من بود.یعنی از پنج سالگی دوستم بوده تا به امروز .

همسایه شدیم و خیلی صمیمی هم بودیم. . ولی بعد اونا برگشتن اصفهان .. یازده ساله که اصفهانن .ولی این ارتباطه هیچ وقت قطع نشد.

شنبه میلاد میره امریکا .. یاد بچگیامون میوفتم اشکام میریزه.

الان که بچه ها میان میبینن گریه کردم نمیدونم چه جوابی باید بهشون بدم.توضیح دادن بعضی چیزا خیلی سخته .

من هیچ وقت نتونسم چیزیو توضیح بدم . دلمم نمیخواد کسی ازم توضیح بخواد . بخاطر همینه که دردودل نمیکنم .

نوشتنو به حرف زدن ترجیح میدم.

و وبلاگو به هرچیزی ترجیح میدم.چون اقلا ادرس اینجا رو به هیچکی ندادم بجز یک نفر .

برای میلاد ارزوهای خوب میکنم .امیدوارم آرامش و آسایش داشته باشه.

میلاد یه کارت پستال برام بین یه کتابی گذاشته ، وقتی رفتم اصفهان باید برم برش دارم .اسم کتابو گفت ولی یادم رفت=))

گفت جلدش قرمز رنگه .


راسی داشتیم حرف میزدیم ، قرار داشت . با کسی که دوستش داشت .. اما خب ! این سخت ترین قسمته.ینی خدافظی از کسی که دوستش داری . مطمئنم کلی اشکی میشه.


همین . 




نظرات 4 + ارسال نظر

هومممم.... دوس عادی!
من که خواهان بریده شدن سر همه میلادا هستم. البته با چاقوی کند!

خیلی خشنی اصولا :|

محمدرضا چهارشنبه 19 مهر 1396 ساعت 22:20 http://bitterthancoffee.blogsky.com

این میلاد شما عجب داستانش شبیه من شد

اخر همه از ایران میرن=)))

ثنا چیزی به نام دوستی وجود نداره.بفهم.... ثنا ای پسرا ولتون میکنن بفهم :(

دوست پسرم نیس که ولم کنه =))) دوست عادیه .

فرانک چهارشنبه 19 مهر 1396 ساعت 18:19

احمق بیشعور بهم پیام میده...
گفتم شاید بتونه رمز مطالب قبلیمم باز کنه

واااااه چی میگه .بشورش فرانک بشورش =)))

ینی میتونه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد