” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

عاشقان

به درخواست لیلی بانو که میگه کم کار شدی میخوام ماجرای دیشب رو تعریف کنم . دیشب با بچه ها بار و بندیل انداختیم زیر بغلمون و رفتیم خونه ی ما ...

یه پیتزا فروشی نزدیک خونه مون هست ، رفتیم اونجا شام خوردیم و در همون حین میلاد بهم زنگ‌زد ..

جوابشو ندادم .میدونستم اگه الان صحبت کنیم دو ساعت دیگه قطع میکنیم ‌.

گفتم شاممو بخورم خودم زنگش میزنم .. بهش‌زنگ زدم.

همونطور که انتظار میرفت صحبتمون طولانی شد . و صحبت راجب فرناز بود . میلاد بی نهایت فرناز رو دوست داره اما فرناز میگه تو فقط برای من یه دوستی و نمیتونم بهت حسی داشته باشم.

بهش میگفتم بره به فرناز چی بگه .بارها بهش گفتم بذار من برم باهاش حرف بزنم .. میگفت میترسم .

ولی میلاد اکانت تلگرامشو داد و گفت برو از طرف من باهاش حرف بزن .هرچی لازمه بگو.

تو عمرم تو اکانت کسی نرفته بودم که محقق شد .

از WhatsApp با میلاد حرف میزدم و هم زمان برای فرناز مینوشتم .برای میلاد میخوندم میگفتم بفرستم براش؟ 

اداش زیاد بود میگفت نه اینو نگو .. نه اینجوری تا حالا باهاش حرف نزدم :| 

میلاد پشت تلفن گریه میکرد .. خیلی خیلی سکوت های طولانی بین ما برقرار میشد . میلاد تنها ، عاشق ، کشور دیگه ‌...

تحت فشار زیادی بوده و هست .. بنابراین از سکوت هاش ناراحت نمیشم . از گریه هاش حتی . براش لازمه یجوری خودشو خالی کنه.

از ماجرای همکلاسیش ، یعنی نگین برام گفت حتی ‌.

چشمام چهارتا شد که این دخترک مو قرمز چطور تو منجلاب داره غرق میشه .. و چقدر نسبت به خودش بی رحمه .

حرفامونو زدیم ، حرفاشونو زدن و بعد از چند ساعت قطع کردیم .

نمیدونم چرا هرکسی به این چنین مشکلاتی برمیخوره میاد پیش من :||

یا شنونده ی خوبی هستم یا خوب راهنمایی میکنم .

عاطفه بهم میگه آچارفرانسه .وقتی حرفای شخص مورد نظرشو نمیفهمه میاد پیش من ، و من براش ترجمه میکنم :/

من خوب راهنمایی نمیکنم .چون فکر میکنم اگه چیزی نمیشه ، نباید بهش اصرار کرد . باید گذاشتُ گذشت .. 

هرچند عاشق باشی ، بازم اصرار به چیزی همه چیو خراب میکنه.

همیشه از اصرار متنفر بودم ..همیشه !

نظرات 4 + ارسال نظر
فرانک شنبه 9 دی 1396 ساعت 23:32 http://sadbargkhatereh.blogsky.com

سلام عروس
خوبی ؟
میگم خودتو قاطی اینکارا نکن عاقبت خوبی نداره
والا واسه ما که نداشت و آخرم میشدیم آدم بده

سللم ننه شوووهررر
چه خبرا یادی از من طفلک معصوم کردی ؟
اره میدونم .یکی دوبار دخالت کردم نتیجه خوبی در پی نداشت ولی دلم برای میلاد میسوزه خب :(

beny20 جمعه 8 دی 1396 ساعت 12:40 http://beny20.blogsky.com

آخر پستت واقعا محشر بود ،
هیچ وقت نباید توی عشق پافشاری کرد ...

و میلاد واقعا داره اشتباه می کنه ..
خاک توی سرش بگیره ،
ثنا زم ناراحتم نشوووو
کسی که داره خارج درس می خونه ،
فهم داره شخصیت داره باید اینقدر خودشو بی ارزه کنه ؟
بدبخت دختری که داره میگه فقط دوستیم ،
این دیگه اگه بهت گفت عاشقت هستم هم نباید باور کنی ،
تو می خوای بزور عاشقش کنی ؟؟
گیرم که عاشقم شد این عشق باور کن
حس و حال همون دوستی رو هم دیگه نداره ...
بهش بگو پسر عاقل باش اه..

اره نباید پافشاری کرد . البته میلاد دوستمه اینجوری راجبش حرف نزن .خیلی مهربونه ..
نه نه من چتاشونو خوندم .رفتار دختره جوریه که گاهی وقتا ادمو به شک میندازه که اگه میلادو دوست نداره پس این حرفاش چیه؟
میلاد اگه میتونست راحت و مستقیم حرفشو بزنه مطمئن باش به من نمیگفت برو به جای من صحبت کن‌.
این مدت هاست درگیر این موضوعه که چجوری بهش بگه برای ازدواج میخوادش .
حالا که نشد دیگه ..

Leyli پنج‌شنبه 7 دی 1396 ساعت 22:16

لطف کردی عزیزم :))

فدااای تو

v پنج‌شنبه 7 دی 1396 ساعت 15:25

حکمت جاوید (دوستی)

سرنوشت تو ھمواره بدست نزدیکترین دوست تو نوشته می شود .

دوست تو دشمن ارادۀ نفسانی توست .

ھیچ اقدام سرنوشت سازی به تنھائی اتخاذ نمی شود .

امام تو نزدیکترین دوست توست .

از دوستی دور نمی شوی مگر اینکه به دشمنی نزدیک می شوی .

فامیل ھرگز دوست نخواھند بود .

دوست تو ھرگز تو را نمی ستاید .

کسی که دوست صدیقی ندارد جز خود فروشی ھنری ندارد .

وفای به دوست وفای به خداست و خیانت به دوست خیانت به خداست .

دوست ، عزّت نفس تو را می خواھد نه لذّت نفس تو را .

دوست تو کسی است که تو را بی نیاز می سازد .

کسی که به دوست صدیقی خیانت می کند خود را مجاناً در اختیار دشمن می نھد .

کسی که دوست صدیقی ندارد دعایش اجابت نمی شود .

دوست تو کسی است که زشتی ھایت را در نھان بر تو آشکار می کند .

در قبال دوست ، تو ھمواره دشمن خودی .

دوست تو کسی است که ھرگز با تو معامله نمی کند .

کسی که دوست را می فروشد خود را پیشتر فروخته است .

آنچه که در قیامت محاسبه می شود وفا و یا جفای به دوست است .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 51

چیشد !؟ :|

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد