” جــــوانــــه “
ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...” جــــوانــــه “
ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...
شب اول قبر :|
اشتباهی رفتن برام بجا کوپه چهار تخت ، کوپه شیش تخت گرفتن .حالا این قطارا فوق العاده بد هستن . من خودم تا حالا نرفتم و ندیدم اما شنیده م که خیلی داغونن .ولی نمیدونم چطور مامانم روی بلیطو نگاه نکرده و حواسش نبوده .اخه همیشه چهار تخت میدادن مامانمم فکر میکرد اینم چهار تخته س .
منم بعد چند ساعت روی بلیطو نگاه کردم دیدم نوشته سالن شیش نفری :/
ولی خب میدونم که مثه قبر میمونه .میدونم قراره بیش از هشت ساعت توی قطار حس و حال قبرو تجربه کنم . روی تخت میخوابم و تصور میکنم دارن روم خاک میریزن .
خخخخ سام دیشب از دست ما فراز کرد ..
مطمئن بودم این کارو میکنه :))
پست جدید نذاریاااا ، نخوبه :/ آفرین ..
میذارم به امید خدا :)))
این قالب وبلاگت نمیشه شکلک بذارم ،
خیلی شکنجه بدیه ..
وجدانن برا روحیه خودتم شده قالبتو تغییر بده .. اه ..
.
.
.
خخخخ
خب ببین آدم همچیو باید تجربه کنه ،
خودت ک انشاالله 120 سال هم بیشتر عمر کنی ،
ولی اگه یه روز مُردم ، اونوقت تو می دونی ،
که چه جای تنگ و بدی دارن خاکم می کنن ... هعی ..
.
.
دختره بخوام بگم تاعروسی تموم شد چه‌کارای می کرد ،
و اومد میز کناری ما نشست چه حرفای میزد ،
پهن زمین میشی از خنده ،
فقط همین رو بدون نیتم بد نبود ،
رو‌چشه‌خواهری نگاش می کردم ..
هاهاها شاید فکری به حالش بکنم .
خدا نکنه انشالله تو ام سالم باشی همیشه :)
بابااااااااام چش خواهریییی؟؟؟ لاااابددد ... :))))
عزیزمممم...
غصه نخور...
باوشهههه :)))