” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

سفره خونه

دیشب رفتیم یکی از سفره خونه هایی که یکبار دیگه هم رفته بودیم .کشک و بادمجون و دیزی سفارش دادیم .

بعدشم قلیون و چایی !!

قلیون؟ من اهل کشیدن قلیون نیستم ولی وقتی باشه یکم امتحان میکنم ..‌ ولی خب اگه مامانم بفهمه منو از کرمان برمیداره =)))

اونی که دوست داشت قلیون بکشه بهرخ بود .

یعنی یه قلیونی بود که سریع منو گرفت . حالم دگرگون شد تلپی افتادم چنان سرگیجه ای گرفتم که گفتم غلط کرددددم آقا منو چه به این کارااااا ...

واقعا منو چه به این کارا !؟

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی جمعه 7 اردیبهشت 1397 ساعت 13:10 http://mehdi-ch.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد