در این دریا ، چه میجویند ماهی های سرگردان
مرا آزاد میخواهی ؟ به تنگ خویش برگردان
این بیت شعر از کتاب ضدفاضل جانِ نظری است .
احتمالا آن ماهی های سرگردان منم . اما تنگم کجاست ؟
من نمیخواهم ماهی باشم ! میخواهم پرنده ای باشم که از شاخه ای به شاخه ای دیگر میپرد !
میخواهم بپرم میدانی ؟
اما هنوز در شاخه ای مستقر نشدم که بخواهم به شاخه ای دیگر بپرم .
اما ایمان دارم که میتوانم .
آه تا میبینمت یک جور دیگر میشوم !
اشتباه نکنید این یک پست عاشقانه نیست !
آقا یکی هس تو بیو اینستاگرامش خیلی چ.س ناله مینویسه !
بله به من ربطی نداره میدونم ... فقط میخواستم بگم یه وقتایی که گذرم به پیجش میخوره با جمله ی : ای تُف به این پیج میام بیرون !
فکرشو بکن با خوندن بیو حالم بد میشه ... دیگه به خوندن پیج نمیرسه ک !
حالم بد میشه خب ! بابا اینا همش ادا و اطواره ... این یارو دو ساله داره متن کپی پیست میکنه ناله کردن مد شده دیه.. به اینا میگن شاخ مجازی !
یک پسره هم هس که رل میزنه دو روز بعدش سینگل میشه ! خیلی ضایس ... خیلی .
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
قبلش میخواستم یه پست راجب 50 سالگی بنویسم . بعد یاد این موضوع افتادم . گفتم اینو بگم بهتره !
بله این جماعت به پنجاه سالگی نمیرسه . چون همین الانم هر روز داره دخل خودشو در میاره !
رخ دیوانه فیلمی بود که امشب دیدم !
فیلم جالبی بود ، مغز بیننده رو تا آخر فیلم بکار میگیره ... آخرشم بر خلاف تصورت اتفاقی میوفته که نباید بیوفته. (ببینیدش)
الان نمیدونم چرا ناراحتم .
شاید بخاطر فیلم بود .چون دلم نمیخواست اینطوری تموم شه .
شاید چون خوابم میاد ناراحتم .
شایدم چون گشنمه و شام نخوردم !
به هر حال ناراحتم دیگه ...
دارم هذیون مـیــگــــــم ؟ شاید ازین به بعد دیگه نگم ! هنوز معلوم نیس :/
شب بخیر ...