” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

85-چی‌ بگم والا

بابام WC بود . مامانم رفت دم در wc ، پرسید هر دلار چند سنتِ؟ :|

قیافه منو ابجیم : 

بابام : ۱۰۰ سنت ..

مامانم اومد نشست . 

بهش گفتم من اگه جا بابا بودم طلاقت میدادم :/ 

تو دستشویی هم آسایش نداره بنده خدا ..

نظرات 1 + ارسال نظر
فرانک سه‌شنبه 3 مرداد 1396 ساعت 11:27 http://sadbargkhatere.blogsky.com

چه بامزه
تو مسائل زن و شوهرا دخالت نکنین
واه واه واه .....دختراهم دخترای قدیم

واقعا امان از دخترای این دور و‌ زمونه=)))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد