ظهر زیاد غذا نخوردم اما امشب خودمو خفه کردم . ماکارونی درست کردم . الان عمم و دختر عمم و خاله ای که دو روز بود به ما سر نزده بود و آبجیم خونه مون هستن =)))
دارن شام میخورن !
دختر عمم خیلی خودشیفته س .شایدم خودشیفته نیست ولی دچار یک مریضی به نام ”گوشی تو بردار سلفی بگیر“ شده .
الانم در حال عشوه ریختنه و چلیک چلیک صدای عکس گرفتن میاد .
امروز قبل از اومدن مهمونا ، داشتم از حال میرفتم . خسته و بی رمق و بی حوصله!
احساس میکنم تابستون داره کش میاره .. دیگه وقتشه تموم بشه. دوست دارم زودتر تکلیف دانشگاهم معلوم بشه .
احتیاج دارم حتما عروسی خونواده دومادمون رو برم .. عروسیاشون خیلی خوبه !
دیگه اینکه باید بگم مهمونی بسه عزیزان برید خونه هاتون =)))
ثنا جونم سلام....
رژیم شکسته شد؟؟؟
ماکارانی بعدددد رژیم!!!!!
سلام عزیزم . نه رژیم که تموم شد .الان دیگه همه چی میخورم ولی کمتر ..
آی چسبید =)))
هنوز دچار این بیماری نشدم.
گشنه ام شد، کیک بادمجانی، ماکارونی، ابدوغ خیار و ...
به به
ان شاالله هیچوقت گرفتارش نشی !
این کارا مال نوجوونای قرتیه =))))
قرتی نباش عزیزم.
والا کیک بادمجونی که .. با آبدوغ خیار ..
تجویز نمیشه . حالا ما یه چیزی گفتیم چرا جدی میگیری . =)))
ولی ماکارونی خوبه
بیماریش همه گیره امروزا همه همینن دیگه
منظورت سلفی دختر عممه ؟؟؟؟