فیلم سینمایی سیندرلا رو دیدم .. خیلی به دلم نشست !
الانم میخوام برم حموم .. بعد ادامه ی زبان رو میخونم ...
یه خبر خیلی خیلی خوبی شنیدم ، راجب خاله م بود ! همون خاله م که کرمان بود ...
وقتی رفته بودم امامزادگان باقریه براش دعا کردم . ینی همه مون براش دعا میکردیم .. دقیقا دو روز بعدش اون اتفاقی که باید میفتاد ، افتاد .
الانم شهر ما هستن . وقتی برگردم میبینمش . خیلی براش خوشحالم .
دیگه اینکه همه چی خیلی روبراهه خداروشکر . . خیلی احساس خوبی دارم .
خداروشکر
خداروشکر
خداروشکر
مشکل خاله چی بود؟
نمیگی فرانک فضولیش گل میکنه!!!
بچه یکسالش مریض بود فوت کرد .الان دوباره باردار شده .اتفاقا تو فکرت بود خخخ
امیدوارم همیشه احساس خوبی داشته باشی و کلی اتفاق های خوب اطرافت در جریان باشد.
ممنون عزیزم