” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

15_خرس گنده

بنده آبانماه بیست سالم میشه ! خرس گنده ای شدم اما همچنان بدبخت و بی زبونم ! 

به قول مامانم که میگه : تو فقط بلدی واسه ما شیش متر زبون در بیاری !!

نمیدونم چرا اینقدر خجالتی ام . اصن روم نمیشه خیلی چیزا رو بگم . مثلا مغازه که میرم روم نمیشه هی قیمت بپرسم ! یا مثلا فکر میکنم اگه رفتم توی یک مغازه خیلی زشته دست خالی برگردم 

یا هرچقدرم جنسش بی رحمانه گرون باشه ، روم نمیشه تخفیف بگیرم ! یا پیش خودم فکر میکنم اگه اون مقدار پول رو به فروشنده ندم فکر میکنه من بدبختم ! خسیسم !

من با این طرز تفکرم تا چهار سال دیگه از بی پولی میمیرم.

باشه !؟ آفرین .

.

.

خیلی غیر اجتماعی ام نع !؟ راستشو بگین تحمل شنیدنشو دارم


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد