بنده در حال حاضر عینک زده و گوشی بدست در حال تایپ کردن میباشم البته خیلی وقته قصد دارم با لپ تاپ بیام اینجا و تایپ کنم اما زورم میاد پاشم برم از تو هال برش دارم بعد روشنش کنم بعد منتظر باشم بیاد بالا بعد ....
بیخیال چه کاریه خب گوشی دستمه ک !!
خب بذارین از وضعیت آشفته و نابسامان اتاقم بگم براتون:
روی میز یه آیینه و شونه و چند تا کتاب و دارو یه عدد ماست خوریو مداد رنگی هام هستن .لوازم ارایشی هم هست! همه پخش و پلا ...
دوتا تخت درون اتاق من موجوده ، که یکیش مال آباجی خانوم من بوده قبلناااا ...که مجرد بوده .
خب روی یکی از تختا من نشستم و دارم اتاقو نظاره میکنم و هی میزنم تو سرم که چجوری اینا رو جم و جور کنم !
رو تخت دیگن کیف و بازم مداد و خودکار و چراغ مطالعه و لباس و پلاستیک و ... هست !
خداییش خیلی شلخته ام :))))
و از یک بیماری تنبلی هم رنج میبرم! نام علمیش گشادیسم هس!
خب بگذریم !
من واسه تابستونم کلی برنامه داشتم اما هیچ کدوم عملی نشد . تصمیم گرفتم دیگه اصن در مورد آینده فکر نکنم!
چون وقتی خلافش اتفاق میوفته اعصاب خط خطی میشه.
باید کتاب بخونم . کتاب دزیره و نشان گمشده و کتاب ضد رو توی لیست مطالعه گذاشتم .
بعدم باید برم باشگاه . ورزش برای من خیلی واجبه ! خیلی واجب.
لعنت به اینترنت و این بند و بساط ها که اینقدر آدمو غرق خودش میکنه !