” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

20_ما اینچنین ایم

چقدر خوبه که مادربزرگای ما بچه زیاد دارن . مثلا به این فکر میکنم اگه منو و مامانم و خاله هام نبودیم ، کی خونه به اون بزرگیو تمیز میکرد واسه مراسم ! 

کیا از مهمونا پذیرایی میکردن و تمام کارها رو به عهده میگرفتن.

به نظر من بچه نعمته ! البته این یک شعارهمنکه شخصا حال و حوصله ونگ‌ونگ بچه ندارم . یدونه شم بزرگ کردنش دردسره:/ 

 ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

من فکر میکنم مادربزرگای ما اسطوره بودن و هستن .من خودم نصف شایدم بیشتر از نصف عمرمو خونه ی مادربزرگم سپری کردم .  

مادربزرگ من علاوه بر این بچه های خودشو بزرگ کرد و همه شونو آبرومندانه تحویل جامعه داد ، نوه هاشم بزرگ کرد ! 

یعنی حرفی برای گفتن نمیمونه !  

صبر  

فداکاری 

از خودگذشتگی 

محبت 

مهر مادری 

و ...و... و...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد