” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

108-آبان ماهی ام

خب‌ جونم بگه براتون که‌ ، امروز همگی‌ گز کردیم‌رفتیم بازار تا شوهر خالم برای خالم طلا بگیره تا موقع زایمانش ، بهش کادو بده.. همونجا بود که به سرم زد النگوهامو بفروشم بجاش دستبند بگیرم . نظرمو به مامان گفتم ، گفت نه ، صبر کن .. و فلان !

ولی‌مگه من‌صبر دارم ؟ من چیزی رو بخوام باید همون موقع داشته باشمش وگرنه تا مدت ها بهش فکر میکنم .

من هیچ علاقه وافری به طلا ندارم و اصلا برام مهم نیست .

ولی از النگوهام خسته شده بودم .

خلاصه اینکه ۵۰۰تومن زدم تو گوش آقا ننم ! 

چون دستبنده گرونتر از النگوهام بود .. خلاصه بسیار خرسندم .

چون دستبندم قشنگه و دوستش دارم . دارم کم کم به طلا علاقه مند میشم :||| . شوهر خالم میگه خدا کنه پسرم آبانی نشه !!!!

چون شما آبانیا خیلی خرجتون بالاست ..

اخه دکتر گفته مرز بین آبان و اذر بچه به دنیا میاد .

خلاصه اینکه تب کردن همه =)))


107-اتاق مورد علاقه ی من

اه لامصب این اتاق مورد علاقه منه . همش میرفتم اون یکی اتاق !

میدونین من عاشق اتاقایی هستم که روزها خورشید ، نور میپاشه بهش .

پاشید ،پاشید ... نپاشید پا میشم میرم توی اون اتاق تاریکه .. 

خیلیم تهدید آمیزه .

106-اخلاق خوب

داشتم به این فکر میکردم‌که چه بهتره که اخلاق گندمو بذارم کنار و هرجا که هستم ازش نهایت لذتو ببرم ...

بعدا یکم‌راجب اخلاقم براتون مینویسم . 

البته اگه لپ تاپم روشن بشه

105-من عذاب وجدان گرفتم / نگرفتم

میدونی الان یکم عذاب وجدان دارم که چرا عمم رو بلاک کردم . اخه بعدش باز با یک شماره دیگه اومد تلگرامم و نوشت اخه مگه چیکار کردم که بلاکم کردی ؟ منم گفتم هیچی عزیزم از بلاکی درت میارم .اونم گیر داد گفت نه میخوام بدونم اخه چرا بلاکم کردی ؟

منم خیلی محترمانه دلیل ناراحتیمو بهش گفتم . یعنی حتی یه کلمه خارج از عرف هم بهش نزدم 

به نظرم اینکه بلاکش کردم خیلی بهتر از این بود که مستقیما بهش بگم  به تو چه

بعدشم براش نوشتم که ناراحت میشم  که سال تا سال حال منو نمیپرسین اما همین که نتیجه کنکور میاد منو میشناسین !!

اونم گفت شمارتو نداشتم و فلان .. الان حالم خوب نیس .. خودتم حالی نمیپرسی  :|

گفتم اولا که اون مال زمانای قدیم بود که نمیشد شماره کسیو به راحتی پیدا کنی . بعدم درسته من حالتو نمیپرسم اما لحظات حساس زندگیتم یهو پیدام نمیشه ..(میخواستم بنویسم بود و نبودت برام فرقی نداره)

این از این 

**

**

ببینین دقیقا مثل این میمونه که کسی که حامله نمیشه ، هربار که دیدینش هی ازش بپرسین تو بچه دار نشدی آخر ؟

یا دختری که سنش رفته بالا و شوهر نکرده هی پهلوهاشو سیخک کنین و بگین عه امسالم شوهر نکردی ؟

و از این قبیل  ... اینا هیچ ربطی به منو شما نداره . فقط طرف مقابلمونو ناراحت میکنه ! یه سری مسائل کاملا شخصیه .. اما متاسفانه ..

من میدیدم این عمم چقد سر شوهر کردن و بچه دار شدن حرف تحمل کرد از اطرافیانش .

نمیدونین چقدر ناراحت میشم وقتی از این موارد میبینم . 

عی بابا . من اصلا آدم بدجنسی نیستم . ولی وقتی ناراحت میشم نمیخوام اون آدم جلو چشمم باشه . تا وقتی که آروم بشم !

متاسفانه همه ی آدمای اطرافم فقط لحظات حساس زندگیم که عصبی هستم پیداشون میشه .

اونم در  حالی که میدونن نباید الان سر به سرم بذارن .

این موضوعاتم به مامانم گفتم . مامانمم گفت محترمانه جوابشو بده منم همین کارو کردم .

حالا اگه خیلی ناراحت شده من مسئول فضول بودن بقیه نیستم .

دیگه عذاب وجدانم نباید داشته باشم.

104-عمه ی بیشعور

عمه کوچیکم‌ توی تلگرام پی ام داد که ثنا میخواستم بپرسم چه رشته ای قبول شدی و فلان .

منم بدون هیچ حرفی بلاکش کردم.

الان اس داده ثنا چرا منووو‌ بلااااک کردی .. دماغ عملی (دخترعموم) میخواست بدونه چرا منو بلااااک کردددی اخههه!؟؟


خب اینا یه جور شخصیتی دارن که سال تا سال اگه بمیری حالی از ادم نمیپرسن و موقع سختی ها به طرز معجزه آسایی ، گم میشن.

فقط موقع فضولی بلدن بدوم سلام و‌ علیک و .. خیلی سریع بگن که دارن از فضولی میمیرن ! 

منم بلدم چجوری برخورد کنم تا خوب بکوبونمشون .

و نکته ی مهمش اینه برام مهم نیست طرف مقابل کیه .آشنا ، غریب ... هرکی بیشعورباشه ، جوابش یکیه ! 

چون هم شعور خودشو برده زیر سوال ، هم‌با اعصاب من بازی کرده.