” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

” جــــوانــــه “

ترک آرزو کردم ؛ رنج هستی آسان شد ...

151-عروسی همساده ها

وای وای 

صدای کل زدنشون میاددد .. منم اینجا میگم شُله شُله هوع هوع!


واقعا فکر کردم نسل اونایی که توی عروسیا میخونن واویلا لیلی ، منقرض شده 


بعدا نوشت : حالا اگه خواننده میخوند ، حرفی نبود . با اون صدای دورگه ش داره هوار میکشه .

من قلبم گرفت با صداش

150-بزن و برقص

عملا دارم دیوونه میشم . یکی از همین خونه های اطراف صدای ضبطشو اینقدر بلند کرده که نگو !

نمیدونم چه مراسمی  دارن ...ولی آخه آهنگاشونم خزه =(

اوه اوه ظاهرا ارکست هم دارن =))) یکی اینارو جمع کنه چقد جدی گرفتن

دلم میخواد برم تو حیاط داد بزنم مرررررگ پدرررر سگا :||

باور بفرمایید فقط همینجوری آروم میشم .


خب الان صداش قطع شد . ممکنه همسایه ها اعتراض کرده باشن. بغل فراوون از راه دور برای اونی که رفت تذکر داد (اگه داده باشه واقعا.اخه یهو قطع شد)


حالا یاد تولد خودم توی خوابگاه افتادم . بچه ها صدای ضبطو‌ برده بودن بالا و بعدش ، جیغ و بزن و برقص ! 

بعد یه دختره اومد دعوا کرد که ینی چی صداش این همه بلنده و فلان ! بچه ها از طرز برخوردش جری شده بودن .لج کردن بیشتر صدارو بردن بالا

ولی کلا خودمم دلم نمیخواست صداش اینقد بلند باشه.دیگه بعدش کمش کردیم.دیگه کار به جایی کشیده بود که دو انگشتی دست میزدیم =)))

به قول پلویز : اسیر شدیم بخدا !

ولی الان با صدای بلند این ضبط احساس میکنم دارم تاوان اون روز رو پس میدم =)))


بعدا نوشت : ای تُف تو روحتون . دوباره صداش درومد که ! 

149- بدون اینترنت

اگه سه روز گوشی و لپ تاپ و اینترنت و تلوزیون رو ازتون بگیرن شما بجاش چیکار میکنین !

خیلی برام مهمه بدونم اخه . اصلا میتونین به زندگی ادامه بدین؟

148-کتاب قدیمی

یه کتاب تو خونه پیدا کردم که نوشته بود :


اردیبهشت سال ۱۳۷۰ از یکی از دست فروش های خیابان دانشگاه خریداری شد.


حس من اون لحظه : 

147-اعجوبه

یه عدد پسر عموی فنچ دارم که ۱۲-۱۳ سالشه و کلا هیچی نمیخوره.

جدی میگما ! فقط سیب زمینی سرخ شده یا حدودا پنج قاشق برنج بدون خورشت و گوشت میخوره ، بعد میره بازی میکنه .. اصلا رشد نمیکنه .قدش نسبت به سنی که داره خیلی کوتاهه و خیلی هم لاغره !

اگه بگم سو ٕ تغذیه داره دروغ نگفتم که  ! 

این آخر پروتئین بدنش صفر میشه و مریض میشه . فکر کنم نمیدونه گوشت چه طعمی داره اصن :/

هرکاریشم میکنن هیچی نمیخوره ! 

خیلی خیلی باهوشه . بیش فعاله و ادبم نداره :|

تازه ختنه هم نشده -.- !

یه بنده خدایی برگشت بهش گفت : اشکال نداره شب عروسیش دوتا جشنو باهم میگیریم براش ! =)))

همچین زورش اومددد .. برگشت گفت مرتیکه فلان ! 

فلانشو یادم نمیاد که چی بود  !

خلاصه یه اعجوبه تو فامیل داریم که بیا و ببین ‌. -.-